موضوع: "حجاب"
استفاده از آلات موسیقی در عزاداری امام حسین علیه السلام چه اشکالی دارد؟
شنبه 97/03/05
به کار بردن آلات موسیقی در عزاداری های حضرت امام حسین علیه السلام برای اینکه مردم بیشتر گریه کنند چه اشکالی دارد ؟ زیرا شنیده ام که گریه کردن برای امام حسین علیه السلام و گریاندن مردم بسیار ثواب دارد ؟
برای پاسخ این سؤال ابتداء نظر دو تن از علماء و مراجع تقلید را نقل می کنیم:
مرحوم آیت الله بهجت در این باره می فرمایند: «استفاده از طبل، سنج و شیپور در مراسم عزادارى، خلاف احتیاط است.»[۱]
آیت الله صافی گلپایگانی هم راجع به استفاده از طبل و سنج جهت هماهنگ نمودن سینه و زنجیر زدن در عزاداری ماه محرم می فرمایند:
مراسم عزادارى حضرت سید الشهداء علیه السلام که به صورت مجالس روضه و سخنرانى و حرکت هیئتهاى عزا برگزار مىشود از شعائر بزرگ مذهب و موجب احیاء آثار اهل بیت علیهم السلام و از علائم شعور دینى و تبلور احساسات مذهبى است، باید مظاهر آن مظاهر ایمانى بوده و هر چه از آلایش استعمال این وسائل و آلات منزهتر باشد و ساده و بىپیرایهتر برگزار شود شکوه معنوى آن برتر و جلوههاى آموزنده آن بیشتر مىشود. این پیرایهها و آلایشها خصوصاً استفاده از آلات لهو که شرعاً ممنوع است از حال عزا و سوگوارى و توجه به مفاهیم بلند و آموزنده این مراسم مانع مىشود. امید است در برگزارى این شعائر همگان موفق و مشمول عنایات خاصه حضرت بقیه اللّٰه ارواح العالمین له الفداء باشند.[۲]
ایشان در جای دیگر می قرمایند: استفاده از آلات موسیقی مثل طبل، صنج، نی، ارگ و مانند آنها در خلال عزاداری جائز نیست.[۳]
استفاده از آلات موسیقی در عزاداری امام حسین علیه السلام
اولاً در مورد استفاده از آلات موسیقی مانند طبل و سنج و غیره در عزاداری ها برای گریاندن مردم، بنده در هیچ موردی ندیدم زمانی که طبل و سنج می زنند، کسی با شنیدن این نواها، اشک از چشمانش جاری شود و گریه کند. زیرا با ورود صدای موسیقی به گوش، قدرت تمرکز و توجه انسان به مقام امام حسین علیهالسلام و مصائب وارد شده بر ایشان کمتر می شود. در چنین حالی، همۀ مردم مات و مبهوت شنیدن این صداهای گوش خراش هستند. نه خود نوازندگان طبل و سنج و غیره، اشک می ریزند و نه مردم تماشاگر آنها. هیچ یک گریه نمی کنند. تنها هماهنگ با ریتم آنها سینه یا زنجیر می زنند. بنابراین این می رساند که این نحوه نوازندگی با آلات موسیقی با روح عزاداری و گریه بر امام حسین علیه السلام منافات دارد.
به فرض اگر نوازندگی، به صورت مارش عزا و غمناک باشد و مردم با شنیدن آن متأثر شده و گریان شوند. در این صورت هم، این گریه ارزش چندانی ندارد. زیرا آن گریه ای در عزاداری حضرت سید الشهداء علیه السلام بسیار ثواب دارد و موجب پاک شدن گناهان می شود که بخاطر مظلومیت آن حضرت و مصائب وارده بر ایشان باشد و در راستای اهداف و آرمانهای شریف آن حضرت و به عبارتی عارفاً بحقه باشد. ثواب بسیار به این خاطر است. عمر بن سعد در روز عاشورا برای امام حسین علیه السلام گریه کرد. اما این گریه هیچ فایده ای برای او نداشت. بنابراین، گریه کردن به هر وسیله و به هر قیمتی، مطلوب نیست.
در عزای امام حسین علیه السلام، هدف فقط گریه کردن نیست. بلکه در ورای این گریه کردن و رقت قلب، اهداف دیگری مد نظر بوده است که این گریه کردن موجب رسیدن به آن اهداف می شود. اگر ما نتوانیم با گریه به آن اهداف نزدیک شویم، این گریه هیچ ثمرۀ مثبت ندارد. گریه ای که با تحریک موسیقی ایجاد می شود اینچنین است.
می دانیم که تأثیر موسیقی بر مخاطب، ناخودآگاه و بدون اختیار و انتخاب اوست. همانطور که تأثیر نوشیدن شراب بر انسان ناخودآگاه و بدون اختیار اوست. انسان، چه پایبند دین و دستورات الهی باشد و چه غیر آن در هر رتبه ای باشد، ممکن نیست در فضای موسیقی قرار بگیرد، ولی هیچ اثری نپذیرد. گریه به واسطۀ شنیدن موسیقی غم انگیز نیز از این امر مستثنی نیست. یعنی امکان ندارد شخصی این نوع موسیقی را بشنود، ولی متأثر و یا گریان نشود.
ولی به هر حال ویژگی چنین گریه ای این است که از روی معرفت نیست. فقط واکنشی احساسی محض است به آن حس و حالی که موسیقی در وجود او ایجاد کرده است.
استفاده از آلات موسیقی در عزاداری ها نیز اگر موجب افزایش معرفت انسان و یا موجب توجه قلب و جان انسان به حضرت اباعبدالله علیه السلام می شد، هیچ اشکالی نداشت. ولی مشکل این است که موسیقی این آلات، تمام توجهات را به خود جلب می کند و مانع از توجه به آن حضرت و مصائب آن حضرت می شود. به عبارتی، تمام توجه شنونده به ریتم موسیقی است و واکنش های احساسی او نیز در قبال شنیدن موسیقی است و در نتیجه لحظاتی پس از اتمام موسیقی، این حس و حال هم از بین می رود. خصوصیت گریه ای که برای امام حسین علیه السلام و مصائب ایشان است، این است که در چنین حالی، عقل انسان هیچ خللی به آن وارد نمی شود. بلکه تقویت شده است. ولی موسیقی اولین اقدامی که برای تأثیرگذاری خود بر احساسات می کند، تعطیل نمودن عقل است.
[۱]– محمد تقى بهجت، استفتاءات، ج۴، ص ۵۲۷، دفتر حضرت آیه الله بهجت، قم – ایران، اول، ۱۴۲۸ ه ق
[۲]– جامع الأحکام (صافى)، ج۲، ص: ۱۳۴
[۳]– http://saafi.com/book/2602
بر گرفته از سایت آنتی موزیک
سلامتی روح وروان
پنجشنبه 97/01/16
در حالی که ما کاملاً نسبت به اهمیت سلامت جسم خودآگاه هستیم اما سلامت روحی و روانی خود را زیاد جدی نمیگیریم.
چرا جسممان را ارزشمندتر از ذهنمان میدانیم؟
دردهای احساسی و عاطفی مانند احساس گناه، از دست دادن، شکست، پذیرفته نشدن و تنهایی میتواند تأثیرات مخربی بر زندگی ما داشته باشد. باید آگاه باشیم که اگر زخمهای روحی خود را درمان نکنیم، روزی این زخمها عفونت خواهند کرد و حتی باعث نابودیمان خواهند شد.
در این خصوص گای وینچ، نویسنده و روانشناس، در یکی از سخنرانیهایی که در TED انجام داده است به خوبی توضیح میدهد که چگونه میتوان با استفاده از تکنیکها و روشهای علمی ثابت شده، دردهای روحی خود را التیام ببخشیم.
در این بخش خلاصهای از سخنرانی جذاب و تأملبرانگیز او را آماده کردهام با این امید که بتواند برای شما در جهت تجربهی یک زندگی آگاهانه، مفید واقع شود.
ما همه میدانیم که چگونه از جسممان نگهداری کنیم و چگونه برای بهداشت دهان و دندانمان عمل کنیم. ما این را از زمانی که پنجساله هستیم میدانیم؛ اما ما درباره سلامتی روح و روانمان چه میدانیم؟ ما به کودکانمان درباره بهداشت روان و عواطف چه چیزی یاد میدهیم؟ چطور زمان بیشتری را برای مراقبت از دندانمان نسبت به روانمان اختصاص میدهیم؟ چرا سلامت جسم، برای ما بسیار مهمتر از سلامت روان است؟
صدمات بر روح و روان ما بسیار پایدارتر از صدمات بر روی جسم ما هستند، صدماتی مانند شکست، پذیرفته نشدن و یا تنهایی؛ و اگر آنها را نادیده بگیرید بدتر خواهند شد و میتوانند روی زندگی ما اثرات بسیار مخربی داشته باشند. درحالیکه تکنیکهای علمی ثابت شدهای وجود دارد که با آنها میتوانیم صدمات روحی و روانی را که بر ما واردشده است را درمان کنیم، حتی به ذهنمان هم خطور نمیکند که باید این کار را انجام دهیم اغلب در این شرایط گفته میشود احساس افسردگی میکنید؟ خودت را تکان بده این فقط توی ذهن توست. آیا میتوانید تصور کنید که این را به کسی که پایش شکسته است بگویید: بلند شو و راه برو: این فقط پای تو است.
دیگر وقت آن رسیده که ما این فاصله بین سلامت روح و روانمان را با سلامت جسم، کم کرده و آنها را با هم یکسان و برابر کنیم.
تنهایی زخم بسیار عمیق روحی و روانی ایجاد میکند؛ یکی از چیزهایی که ادراک و تفکر ما را از بین میبرد. این باعث میشود که ما باور کنیم که اطرافیانمان کمتر از آنچه واقعاً هستند نسبت به ما کمتوجهاند و از اینکه با دیگران ارتباط برقرار کنیم نگران باشیم؛ زیرا که خودتان را آماده عدم پذیرش و اندوه کردهاید؛ اندوهی که در قلبتان وجود دارد و بیشتر از حد تحمل شما است .
اما تنهایی معنایی صرفاً ذهنی دارد. این بستگی بهتنهایی که شما احساس میکنید دارد، تنهایی عاطفی و یا تنهایی در ارتباط اجتماعی باکسانی که در اطراف شما هستند.
مطالعات زیادی در مورد تنهایی شده و این وحشتناک است. تنهایی مزمن احتمال مرگ زودرس شمارا ۱۴ درصد افزایش میدهد. تنهایی عامل چربی و فشارخون بالا میشود و حتی عملکرد سیستم ایمنی بدن را از بین میبرد و شمارا در مقابل انواع بیماریها ضعیف و شکننده میکند.
در حقیقت، دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که تنهایی مزمن خطرات قابلتوجهی در سلامت طولانیمدت و طول عمرتان در بردارد؛ همانطور که کشیدن سیگار خطرناک هست. حالآنکه بر روی پاکت سیگار گفتهشده، این ممکن است شمارا بکشد؛ اما تنهایی چنین هشداری را به ما نخواهد داد. به همین دلیل بسیار اهمیت دارد که ما سلامت روانی را در اولویت قرار دهیم.
شکست نیز مانند این عمل میکند. در حقیقت، ما همه دارای مجموعهای از پیشفرضهای احساسی و عاطفی هستیم؛ هر زمان با شکست و ناکامی روبرو میشویم آنها در ما بروز میکنند. آیا آگاه هستید که واکنشتان نسبت به شکست چیست؟
ما باید آگاه باشیم؛ زیرا اگر ذهن شما تلاش کند که شمارا متقاعد کند که برای انجام کاری ناتوان هستید و آن را باور کنید شما احساس ناامیدی میکنید و خیلی زود دست از تلاش میکشید؛ یا حتی اصلاً تلاشی برای آن نمیکنید. به همین دلیل، عملکرد خیلی از افراد پائین تر از توانایی واقعی آنهاست؛ زیرا یک جایی در طول مسیر، گاهی تنها یک شکست، آنها را متقاعد کرده که نمیتوانند موفق شوند و آنها آن را باور کردهاند.
نظر و ذهن ما زمانی که نسبت به چیزی متقاعد شدیم سخت است که تغییر کند؛ بنابراین شاید خیلی طبیعی باشد که روحیه شما ضعیف شود و شکست پس از شکست داشته باشید؛ اما شما نباید به خودتان اجازه دهید که متقاعد شده و فکر کنید که توانایی لازم برای موفقیت را ندارید.
باید بااحساس ناامیدی و درماندگی بجنگید. باید کنترل موقعیت را در دست بگیرید و باید چرخه منفی را قبل از اینکه شروع شود بشکنید.
ذهن و احساس ما، دوستان قابلاعتمادی نیستند آنطور که ما فکر میکردیم که باشند. آنها بیشتر مثل یک دوست واقعاً بدخلق هستند که میتوانند در یک دقیقه حمایتگر بوده و در دقیقه بعد بسیار ناخوشایند باشند. پس بهتر است که ذهن و نظرمان را تغییر دهیم
همه ما پس از پذیرفته نشدن در مورد اشتباهات وکاستیهایمان فکر میکنیم؛ آنچه آرزو میکنیم که باشیم و آنچه آرزو میکنیم که نباشیم. ما روی خودمان اسم میگذاریم. چون عزتنفس و شخصیتمان جریحهدار شده است. چرا ما میخواهیم این را بیشتر جریحهدار و بدتر کنیم؟ ما آسیب بدنی را بهطور عمدی بدتر نمیکنیم. ما برای بازوی بریدهمان تصمیم نمیگیرم و بگویم، میدانم! قصد دارم که چاقو را بردارم و ببینم چقدر عمیقتر میتوانم آن را ببرم
اما ما این کار را برای صدمات و آسیبهای روحی و روانی انجام میدهیم. چرا؟
به دلیل سلامت روانی و عاطفی ضعیف؛ زیرا ما به سلامت روحی و روانیمان اولویت نمیدهیم. ما بر اساس دهها مطالعه انجامشده به این نتیجه رسیدیم که افراد دارای عزتنفس پایین در مقابل اضطراب و تشویش، شکنندهتر هستید و همین امر باعث میشود تا شکست و پذیرفته نشدن، آسیب بیشتری بزند و زمان بیشتری طول میکشد تا آنها بهبودی پیدا کنند؛ بنابراین وقتی پذیرفته نمیشوید، اولین کاری که باید بکنید این است که عزتنفس و احترام به خودتان را بازنگری کنید، نه به کلوپ جنگجویان بپیوندید و نه به خودتان آسیب برسانید.
هنگامیکه از نظر عاطفی درد میکشید، با خودتان مانند یک دوست رفتار کنید همانطور که از یک دوست خوب انتظار میرود. ما باید رفتارهای غیرسالم روانی خودمان را بیابیم و تغییر دهیم. یکی از عادات غیرسالم روانی ما نشخوار فکری است. بدین معنا که یکچیز را بارها و بارها میجوید. هنگامیکه رئیستان سر شما فریاد میزند، یا پرفسور کاری میکند که شما احساس کودن بودن در کلاس بکنید و یا دعوای شدیدی با یک دوست داشتید و شما نمیتوانید تکرار این موضوع را در ذهنتان متوقف کنید، گاهی برای هفتهها این ادامه مییابد. نشخوار فکری در مورد حوادث ناخوشایند بهراحتی میتواند تبدیل به یک عادت شود و این بسیار پرهزینه است؛ زیرا شما درواقع با صرف زمان زیاد، تمرکز بر روی موضوع ناراحتکننده و فکر منفی، خود را در معرض خطر قابلتوجهی قرار میدهید؛ خطراتی مانند افسردگی عمیق، الکلی شدن، یا اختلال در خوردن و حتی بیماریهای قلبی و عروقی
تمرین: مطالعات به ما میگویند که دو دقیقه قطع فکر کردن و حواسپرتی، برای شکستن نیاز به نشخوار فکری در این لحظه کافی است؛ و هرگاه فکر ناراحتکننده منفی به ذهنتان رسید، خودتان را مجبور به توجه و تمرکز به چیز دیگری کنید تا این نیاز رفع شود.
شما با انجام دادن کاری هنگامیکه تنها هستید، با تغییر در واکنشهایتان نسبت به شکست، حفاظت از عزتنفس و احترام به خودتان و با شکست دادن افکار منفی، تنها زخمها و آسیبهای روحی و روانی خود را درمان نمیکنید، بلکه انعطافپذیری عاطفی و احساسی را در خود ایجاد کرده و رشد میکنید. صدسال پیش، مردم بهداشت شخصی را شروع کردند و نرخ امید به زندگی تنها طی یک دهه پنجاه سال افزایش یافت. کیفیت زندگی ما میتواند بهشدت تغییر کند. تنها اگر ما به بهداشت روانیمان اهمیت دهیم.
آیا میتوانید تصور کنید که جهان چگونه خواهد بود؛
اگر همه ازلحاظ روانی سالمتر بودند؟
اگر همه کمتر احساس تنهایی و افسردگی میکردند؟
اگر مردم میدانستند که چگونه بر شکست غلبه کرده و از آن عبور کنند؟
اگر آنها احساس بهتری از خودشان داشته و قدرت بیشتری داشتند؟
اگر آنها شادتر و به دلیل رشد تواناییشان راضیتر بودند؟
تنها اگر شما آگاه شوید و چند مورد ساده از عاداتتان را تغییر دهید، این جهانی خواهد بود که همه ما میتوانیم در آن زندگی کنیم.
برگرفته از سایت سبز روشن
فواید مادی و معنوی تنفس:
سه شنبه 97/01/14
هرچند هر نفسی انسان را به مرگ نزدیک تر می کند، اما این نعمت الهی، فواید مادی ارزشمندتری هم دارد که بیشتر مردم از آن غافلند:
1-هوا اولین و مهمترین نیاز موجودات است و آدمی در دریایی از این نعمتالهی غوطه ور است، بدون آنکه متوجه وجود آن باشد.
2-در تنفس،هوا به شش ها می رسد و باعث تداوم زندگی می شود. پس می توان آن را پایه حیات تمام موجودات زنده دانست.
3-اعث بیرون رفتن سموم بدن می شود.
4-به وسیله ی تنفس بوی مایعات و غذاهای فاسد، دفع و سلامتی حفظ می شود.
5-نفس کشیدن عامل رساندن عطر و بوهای خوش دیگر به مغز است و در نتیجه عقل تقویت می گردد.
6-دم و باز دم عاملی تکلم و ادای حروف از مخرج های آنها ست.
اما در مورد اهمیت و یا اثر معنوی برخی نفس ها می توان به موار ذیل اشاره کرد:
1-اثر نفس عالمان عامل،برای تربیت نفوس مستعد و حتی در مواردی شفا بیماران.
2-تأثیر قرائت قرآن هنگام دمیدن بر مریض.
3- اهمیت نفس های آخر عمرهنگامی که شیطان سعی درگرفتن ایمان آدمی دارد.
4-اثر سوء نفس های والدین در بستر خواب بر روی طفلی که در کنارآنها خوابیده است.
5-اهمیت و اثرمعنوی نفس کشیدن در ایام ماه رمضان؛ چرا که خداوند برای این امرغیر ارادی و غیر اختیاری، ثوابی به اندازه تسبیح اختیاری قرار داده، و آن را تسبی خود برشمرده است.
منبع از کتاب راه روشن(آشنایی با ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه)به کوشش محمد رضا زاده ی جویباری و جمعی از نویسندگان.
میلاد حضرت فاطمه سلام الله علیها مبارک باد
یکشنبه 96/12/20
خوش آمدی به زمین ای شروع زیبایی
تو عطر یاسی و نرگس تویی که زهرایی
تو آن طلوع قشنگی که در کنار علی
برای ظلمت شب های مکه آمده ای
اگر چه وصف کمال تو غیر ممکن بود
برای وصف خدا شرح بهترین غزلی
پرسمان قرآنی