موضوع: "به مناسبت ورود به ماه محرم"

عاشورای حسینی تسلیت

ارباب صدای قدمـت می آید

بر دوشِ  جوانان علمت می آید

آوایِ فغــانِ  حـرمـت می آید

آوازة  دریــای  غمـت  می آید

 

زنان عاشورایی امروز

ما زنان امروز نیز می توانیم زنان عاشورایی باشیم ممکن است صحنه در ظاهر صحنه ی نبرد و جنگ نباشد ولی نقش زن تفاوتی نکرده است.اگر ما به امام حسین علیه السلام و قیامش اعتقاد د داریم ،در مجالس او حضور پیدا کرده وبرای او و یارانش عزا داری می کنیم در کنار آن نبز باید کاری کنیم که هدف و آرمانهای امام نیز زنده بماند و امام علیه السلام چنانکه خود فرمودند: هدفی نداشتند جز زنده نگه داشتن دین.

اگر زنان عاشورایی توانستندنقش خود را در همه ی زمینها به خوبی ایفا کنند ما نیز با الگو گرفتن از آنها  می توانیم اینگونه باشیم

اگر مادریم با تربیت درست و ولایت مداری فرزندمان

اگر خواهریم با هوشیار کردن و همراهی کردن برادرمان

اگرهمسریم با با رفتار درست و گذشت کردن در زندگیمان

و اگر دختریم با آگاهی دادن پدرمان [البته به صورت غیر مستقیم برای حفظ شدن شأن و منزلت پدر]

شاید بگویید چه گونه زینب گونه باشیم وقتی در مقابلملن انسانهایی حسین گونه نیستندماسعی کنیم از زنان عاشورایی الگو بگیریم بر فرض هم که آنها انسانهای خوبی نباشندولی به طور حتم یزید گونه هم  نیستند ما با حرکتمان میتوانیم به آنها تلنگری بزنیم که شما هم تغییر کنیدالبته اگر برای رضای خدا هم شروع کنیم عکس العمل آنها برای ما مهم نیست برای ما انجام وظیفه ی خود مان و رضای حق تعالی مهم است.

یا علی مدد

نقش رسالت زنان عاشورایی

سره نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود                                                   کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود

چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ                                                پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود

چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان                                                          در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود

شاید در مرحله  ی اول این طور به نظر بیاید که نقش رسالت و رساندن پیام الهی بر عهده ییامبران و ایمه اطهار علیه السلام می باشد و یا اینکه حداقل خارج از وظیفه ی زن است.

ولی در صحنه ی عاشورا به خوبی دیده می شودکه برترین نقشی که زنان ایفا کردند نقش رسالت بود بعد از واقعه عاشورا چه هنگامی که زنان در اسارت به سر می بردند و چه بعد از آن که وارد مدینه شدند آنان حوادثی که دیده بودند و هدف و قیام امام علیه السلام را برای همه شرح می دادند و آنها را آگاه می کر دند و این همان آموزش انسانی است که در بحثهای گذشته از آن سخن به میان آمد

برای اثبات نقش آفرینی رسالت زنان همین دو واقعه ی تاریخی کافی است که آنا ن ا ولاً در پایان اسارتشان باعث رسوا کردن دشمن و هوشیار کردن مردم شدند تا آنجایی که یزید از ترس شورش مردم همه ی تقصیرات را به گردن ابن زیاد انداخت و حتی برای امام علیه السلام و یارانش مراسم عزاداری به پاکردو ثانیاً با ورود به مدینه نبز؛مردم را آگاه ساختند به گونه ای که  اولین قیام و مخالفت برعلیه حکومت یزید در شهر مدینه رخ دادهمان مدینه ای که به قول مقام معظم رهبری:ابتدا پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود وبعد از مدتی به بهترین مرکز موسیقی دانان وآوازه خوانان و معروف ترین رقاص ها تبدیل شده بود تا آنجایی که وقتی در در بار شام می خواستند مغنیان را خبر کنند از مدینه آوازه خوان ونوازنده می آوردند،

نقش زن در حماسه عاشورا

واقعه عاشورا،تجلی گاه نبرد حق وباطل و سرزمین کربلا ،وادی عشق و معرفت بزرگ مردان وزنانی است که همواره درس آزادگی و مردانگی به ما داده،و سرمشق و الگوی ما بوده اند.

شاید اگر صحنه عاشورا تنها محل عشق بازی مردان جنگی با معبود بود الگویی برای زنان و نوجوانان و کودکان باقی نمی ماند در صورتی که می بینیم در صحنه ی عاشورا هر قشر و گروه هستند از کودک شیر خوار گرفته تا پیرمرد نود ساله. همچنین در میان زنان نیز هر گونه ای از زن آمده؛

خواهری در اشتیاق برادر،مادری همراه با فرزند برومند خود،تازه عروسی به د نبال همسر،دخترانی در کنار پدر

و در این صحنه به صورت آشکار دیده می شود که هرکدام از آنها نقش خود را به خوبی انجام می دهند.

نقش عاشقی:

انسان به گونه ای آفریده شده است که به صورت گروه های مختلف ملی و قبیله ای در آمده است یعنی دارای یک زندگی اجتماعی که؛براساس روابط انسانها با یکدیگر است.،می باشد چرا که به وسیله رابطه بر قرار کردن با دیگران می تواند نیازهای خود را اعم از مادی و معنوی تأمین کند. نمونه ی بارز این زندگی اجتماعی ،از قبیل زندگی خانوادگی است.

در مورد زنانی که در صحنه ی عاشورا حضور داشتند بی انصافی است اگر بگوییم آنان میل و نیازی به مردان زندگی خود نداشتند به همین دلیل آنان را رهسپار میدان جنگ و تشویق به دفاع از امام زمان خود کردند در حالی که در نمونه های رفتاری  وصحبتهایشان [در سندهای تاریخی معتبر]عشق و محبت آنها نسبت به یکدیگر نشان داده شده است .

آنان در عین عاشقانه زندگی کردن با عزیزانشان و مورد محبت واقع شدن از طرف آنها که هین یک نیازمادی است از این نیاز خود گذشتند و آن را فدای اسلام کردند.

و این یعنی اینکه آنه نیازهای معنوی ولذتهای معنوی و بالا خره حیات معنویشان را اصل دانسته و برنیازها و لذتها وحیات مادیشان ترجیح دادند و این امر در انسان صورت نمی گیرد مگر اینکه او از آگاهی و آموزش انسانی کامل بر خور دار باشدو با الطبع این سخن ،جامعه نیز می تواند این گونه باشدکه؛د«ر جامعه هایی که تازه تشکیل شده اند نیازهای مادی بیش از نیازها ی معنوی حکومت دارد.ولی به هر اندازه نیازهای معنوی ارزش و تقدم پیدا کنند و به صورت هدف ا  نسانی در آیند نبازهای مادی را تحت الشعاع قرار داده و آنها را در حد وسیله ای برای رسیدن به نیلزهای معنوی قرا رمی دهند.»(مطهری،جامعه و تاریخ،ج5)

ولی متأسفانه در جامعه ای که امام حسین علیه السلام و یارانش زندگی می کردند مردم اینگونه نبودند تنها تعداداندکی از مردان وزنان بودند که به این باور رسیده بودند در نتیجه خود را فدا کردند تا نه تنهاالگو و نمونه ای  برای مردان وزنان زمان خود بلکه برای همه تاریخ قرار گیرند.

زنان مجاهد در حماسه عاشورا علاوه بر اینکه عاشقانه زندگی کردن با عزیزانمان و چگونگی رفتار با آنان را چه شوهر چه پدر و یا برادررا به ما می آموزند در کنار آن ،از آنان گذشتن وهمه چیز را فدای اسلام کردن نه فقط جان خویش را به ما نشان میدهند چرا که گاهی عزیزان انسان از جان او نیز برایش عزیزترند.