موضوع: "بدون موضوع"
اعیاد مبارک باد
دوشنبه 94/02/28
بعثت نه این سرور،سرور ولایت است
مبعث نه این چراغ،چراغ هدایت است
خورشید چون ز شرق حرا پر تو افکند
احمد نه این فروغ،فروغ رسا لت است
عید مبعث ،عید برا نگیخته شدن دلها به سوی خداست بیا دلامون در این اعیاد بزرگ از گیاه هرزه ی هوای نفس خالی کنم تا بذر ایمان به خدا درون اون رشد کنه و قد بکشه ما رو به خدا نزدیک و نزدیک تر کنه بیا با هم باشیم
به امید روزی که همگی از میوه ی اون بخوریم و از سا یش لذت ببریم
همیشه بهاری باشی دوست عزیز
شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد
پنجشنبه 94/02/24
داستانهایی از امام موسی کاظم علی السلام
مرگ گريه كننده قبل از مريض
مرحوم راوندى رحمة اللّه عليه در كتاب شريف خود آورده است :
يكى از فرزندان حضرت ابوالحسن ، امام موسى بن جعفر عليهما السلام ، به نام حسن بن موسى گويد:
عمويم محمّد بن جعفر سخت مريض شد و در بستر مرگ قرار گرفت . خانواده اش و بعضى از دوستان و آشنايان ، اطراف بسترش حضور يافته بودند؛ و از آن جمله برادرش ، اسحاق بن جعفر بود كه بسيار بى طاقتى مى كرد و مى گريست .
در همين بين ، پدرم ، امام موسى كاظم عليه السلام وارد شد و در گوشه اى از اتاق نزديك بستر برادرش ، محمّد بن جعفر جلوس فرمود؛ و پس از دلجوئى افراد، لحظاتى به چهره مريض و ديگر حاضران نگريست و سپس برخاست و از اتاق خارج گشت .
حسن گويد: من نيز همراه آن حضرت حركت كردم و در بين راه به وى گفتم : اهل منزل شما را سرزنش مى كنند، كه برادرت با اين حالت در سكرات مرگ قرار گرفته است و آن وقت شما او را تنها رها مى كنى و مى روى ؟
امام عليه السلام فرمود: اى حسن ! آن كه گريه مى كرد و بسيار اظهار ناراحتى مى نمود، قبل از مريض مى ميرد؛ و مريض خوب خواهد شد و در عزاى برادرش ، اسحاق ناراحتى و گريه خواهد نمود.
حسن افزود: پس از گذشت يكى دو روز، عمويم محمّد بن جعفر خوب و سالم شد و برادرش ، اسحاق سخت مريض گرديد و در بستر مرگ قرار گرفت .
بستگان و آشنايان گرد بستر او جمع شده و مى گريستند و از آن جمله برادرش محمّد بود.
و در نهايت طبق فرمايش امام عليه السلام اسحاق در چنگال مرگ قرار گرفت و از دنيا ررحلت نمود؛ و برادرش محمّد در ماتم و عزاى او گريه مى كرد.
و در حقيقت پيش گوئى امام موسى كاظم عليه السلام صحيح و درست در آمد.
انواع درد دندان و درمان آن
مرحوم كلينى رحمة اللّه عليه ، به نقل يكى از راويان حديث و اصحاب امام موسى كاظم عليه السلام حكايت كند:
روزى در محضر شريف آن حضرت بودم كه آن بزرگوار پيرامون ناراحتى لثّه ها و انواع درد دندان و داروى آن مطالبى بيان فرمود، اينكه : چنانچه دندانت خورده شده و توخالى باشد، چند دانه گندم را پوست مى كنى ، سپس آنها را خيسانده و عصاره آنها را مى گيرى و چند قطره از آن عصاره را داخل آن دندانى كه سوراخ شده است و درد مى كند، مى چكانى .
و آنگاه پنبه اى را به آن آغشته مى نمائى و درون همان دندان قرار مى دهى و به مدّت سه شب اين كار را انجام خواهى داد تا ان شاءاللّه درد آن برطرف گردد، ضمن آن كه بايد بر پشت بخوابى .
ولى اگر دندان خوردگى ندارد و فقط باد در آن افتاده است ، بايد به مدّت سه شب ، دو يا سه قطره از همان عصاره گندم را داخل گوشى كه سمت آن دندان دردناك قرار دارد بچكانى تا ان شاءاللّه به اذن خداوند بهبودى حاصل شود.
همچنين امام موسى كاظم درباره ناراحتى دهان و خونريزى لثّه ها و فشار خون فرمود:
يك عدد حنظله هندوانه ابوجهل كه تازه زرد شده باشد، پيدا مى كنى و آن را در قالب گِل قرار مى دهى و سپس گوشه اش از آن را سوراخ و با چاقو درون آن را به آرامى مى تراشى .
پس از آن ، مقدارى سركه خرمائى كه زياد ترش باشد با آن مخلوط كرده و روى آتش مى گذارى تا خوب بجوشد و مانند شيره گردد.
به محض اين كه سرد شد، به اندازه يك انگشت از آن را برداشته و داخل دهان و لثه ها را خوب به وسيله آن ماساژ داده ؛ و سپس با سركه مضمضه مى نمائى .
و اين روش را چندين مرتبه انجام مى دهى تا ان شاءاللّه ناراحتى لثه ها و دهان برطرف گردد.
مناظره با هارون ؛ و فرق سادات هاشمى و عبّاسى
مرحوم شيخ صدوق و شيخ مفيد و ديگر بزرگان در كتابهاى مختلف حكايت كرده اند:(33)
حضرت ابو الحسن ، امام موسى بن جعفر عليهما السلام در جمع بعضى از اصحاب خاصّ، فرمود:
روزى هارون الرّشيد مرا احضار كرد و چون بر او وارد شدم سلام كردم ، وى پس از آن كه جواب سلام مرا داد؛ گفت : آيا ممكن است دو خليفه از مردم ماليات دريافت نمايند؟!
گفتم : مواظب باش و تقواى الهى را رعايت نما، مبادا سخن بى محتواى دشمنان ما را بپذيرى ، اگر صلاح مى دانى حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله بخوانم !
هارون گفت : مانعى نيست .
اظهار داشتم : پدرم از پدران بزرگوارش ، از جدّم رسول خدا صلوات اللّه عليهم نقل فرمود: همانا چنانچه بدن خويشان با يكديگر تماس پيدا كنند، تحريك و آرامش به وجود مى آورد؛ بنابر اين دستت را در دست من قرار ده ؛ و سپس جلو رفتم و هارون دست مرا گرفت و كنار خود نشانيد و گفت : ديگر وحشتى نداشته باش ، راست گفتى و نيز جدّت راست گفته است ، سكون و آرامش پبدا كردم و دوستى تو در دلم جاى گرفت ، اكنون سئوال هايى را مطرح مى كنم كه كسى پاسخ آن ها را نمى داند، چنانچه جواب صحيحى دادى ، تو را آزاد مى گذارم و پس از اين ، سخن هيچ كسى را بر عليه تو اهميّت نمى دهم .
گفتم : آنچه مى خواهى سئوال كن ، اگر در امان بودم پاسخ مى گويم .
هارون اظهار داشت : چناچه راست گفتى و جواب از روى تقيّه نبود در امان خواهى بود.
و سپس گفت : به چه دليلى شما بر ما ترجيح داده شده ايد؛ و بر ما برترى داريد؟ و حال آن كه ما و شما از نسل عبدالمطّلب هستيم و پسر عمو خواهيم بود.
در پاسخ گفتم : به جهت آن است كه عبداللّه و ابو طالب از يك پدر و مادر بوده اند؛ ولى عبّاس ، مادرش غير از مادر آن دو نفر بود و فقط از جهت پدر يكى هستند.
سپس گفت : چگونه به خود اجازه مى دهيد كه مردم شما را پسران حضرت رسول بنى الرّسول نامند و حال آن كه شماها فرزندان علىّ بن ابى طالب عليه السلام هستيد و انسان از ناحيه پدر به اجداد خود منسوب مى شود و مادر نقشى ندارد؟
در جواب هارون چنين اظهار داشتم : چنانچه رسول اللّه صلى الله عليه و آله زنده گردد و دختر تو را براى خود خواستگارى نمايد، آيا قبول مى كنى ؟
پاسخ داد: بلى .
گفتم : ولى چنانچه از من خواستگارى نمايد، نمى پذيرم .
هارون گفت : چرا؟
جواب دادم : چون من توسّط او متولّد شده ام ، ليكن تو از ديگرى به دنيا آمده اى .
پس از آن ، هارون الرّشيد پرسيد: چگونه خود را ذرّيّه رسول اللّه مى ناميد؛ و حال آن كه ذرارى شخص به وسيله مرد شناخته مى شود و شماها فرزندان دختر رسول اللّه مى باشيد؟
از او خواستم تا از جواب اين سئوال مرا معذور دارد، ولى او نپذيرفت و اصرار ورزيد تا پاسخ گويم ؛ و نيز افزود: شما فرزندان علىّ ابن ابى طالب عليه السلام هستيد؛ چرا خودتان را رئيس و رهبر مسلمين و ذرارى رسول اللّه - صلوات اللّه عليه - معرّفى مى كنيد؟!
در جواب گفتم : به خدا پناه مى برم از شرّ شيطان ، خداوند عيسى عليه السلام را از ذرّيّه حضرت ابراهيم و داود و موسى و سليمان عليهم السلام معرّفى كرده است ، اكنون بگو كه عيسى كيست ؟
هارون پاسخ داد: عيسى پدر نداشت .
گفتم : بنابر اين از طريق مادرش ، مريم از ذرارى انبياء عليهم السلام قرار گرفته است .
و همچنين ما نيز از طرف مادر ذرّيّه پيغمبر خدا مى باشيم ، آيا كفايت مى كنى يا بيفزايم ؟
گفت : توضيح بيشترى بده ؟
گفتم : آن هنگامى كه رسول خدا صلوات اللّه عليه خواست با نصارى مباهله نمايد، اظهار داشت : فقط پسران و زنان و خودمان باشيم و درباره يكديگر نفرين نمائيم ؛ و تنها امام حسن ، حسين ، علىّ و زهراء عليهم السلام را همراه برد؛ پس همانطور كه امام حسن و حسين را فرزند خود ناميد، ما هم فرزند و ذرّيّه او هستيم .
در پايان ، هارون الرّشيد مرا تحسين كرد و گفت : مشگلات و خواسته هاى خود را مطرح نما كه برآورده خواهد شد.
گفتم : اوّلين خواسته من اين است كه اجازه دهى پسز عمويت به حرم جدّش ، كنار اهل عيالش باز گردد؟
در جواب اظهار داشت : بررسى كنيم .
در ادامه روايت گفته شده است كه هارون دستور داد تا حضرت را نزد سندى بن شاهك محبوس نمايند.
برگرفته از سایت شهید آوینی
لیلة الرغائب
پنجشنبه 94/02/03
لیلة الرغائب (نامی عربی به معنی: شب بخشش بسیار) به نخستین شب جمعهٔ ماه رجب گفته میشود. در آموزه های اسلامی آمده است كه در اين شب فرشتگان بر زمین نزول میکنندتا رحمت الهی را به جامعه بشری عرضه نمایند. لیله الرغائب در سراسر جهان اسلام گرامی داشته می شود
کلمهٔ «رغائب» جمع «رغیبه» به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است و نیز به معنای عطا و بخشش فراوان میباشند. بنابر معنای اول «لیله الرغائب» شبی است که میل و توجه به عبادت و بندگی در آن بسیار است و بندگان خدا در این شب گرایش زیادی به رفتن به در خانه خدا و ارتباط و انس با او دارند. بر پایهٔ معنای دوم «لیله الرغائب» شبی است که در آن عطاء و بخشش خدا بسیار است و بندگان خداوند با رو آوردن به بارگاه خدا و خشوع در برابر بزرگی خدا، شایستهٔ دریافت انعام و عطا و بخشش بی کرانهٔ خدا میشوند.
اعمال این شب
به نقل از پیامبر اسلام اعمالی برای این شب ذکر شدهاست:
روز پنج شنبه اول ماه رجب - در صورت امکان و بلا مانع بودن - روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم میشود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.
چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر«اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله» گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر «سبوح قدوس رب الملائکة والروح» گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر «رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم» گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر «سبوح قدوس رب الملائکة والروح» گفته شود.
در اینجا میتوان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود.
منبع: کتاب مفاتیح الجنان نوشته ثقة المحدثین شیخ عباس قمی در اعمال ماه رجب.
پیامبر اسلام در فضیلت این نماز گفتهاست که:
کسی که این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش میفرستد. پس او به آن فرد میگوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد که از هر شدت و سختی نجات یافتی. میّت میپرسد تو کیستی؟ به خدا سوگند که من صورتی زیباتر از تو ندیدهام و کلامی شیرین تر از کلام تو نشنیدهام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیدهام. آن زیباروی پاسخ میدهد: من ثواب آن نمازی هستم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمدهام تا حق تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افکند.
منبع: کتاب المراقبات نوشته حاج میرزا جواد ملکی تبریزی.
برگرفته از سایت:ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اَلسَّلامُ علیکِ یااُمُّ الحَسَن و الحُسَین
شنبه 94/01/22
دریا غریق مرحمت بی کران تو هفت آسمان تجلّی رنگین کمان تو
خورشید ناز می کشد از ذرّهای خاک آنجا که می گذرد صبح کاروان تو
صدها فرشته بال نهادند بر زمین تا دامن خدیجه شود میزبان تو
بهتر شد آن زنان قریشی نیامدند حواو مریم اند پرستار جان تو
بر قلبهای خسته ما هم نزول کن ای جبرییل تا به سحر هم زبان تو
یک شاخه گل یاس در دل مجروحمان کاشتیم تنها به احترام مزار نهان تو
در بارش است رحمت بی حدّ ابرتو پنهان شده است مثل شب قدر ،قبر تو
منبع:نمی از کوثر
شام غریبان بی بی دو عالم است در دل همه شیعیان عالم غم است
سه شنبه 94/01/04
بی فاطمه سرای علی قتلگاه اوست
تنها قرار حیدر کرار آه ا وست
یار ی برای فاتح خبیرنمانده است
مظلومی علی است که تنها سپاه او ست
دانی زچیست علت تنهایی علی؟
دارایی مقام ولایت گناه اوست
وقتی که اشک غربت مولا روان شود
زینب به جای فاطمه پشت و پناه اوست
سجاده هم به غربت او گریه می کند
وقتی به سوی چادر خاکی نگاه اوست
شب تا سحر به جای فاطمه نجوا کند ولی
آه فراق ،زمزمه صبح گاه اوست
منبع:محمود ژولیده،نمی از کوثر