چرا حجاب؟

وقتی از سیروس پرسیدم که چراهمسر بهترین دوستت شاهرخ را کشتی؟گفت:چند شب قبل از این حادثه بیتا همسر شاهرخ را در یک مجلس عروسی دیدم،آنقدر زیبا و قشنگ بود که دل از هر جوانی می برد،هر چه خواستم با اوارتباط بر قرار کنم ممکن نشد،سر انجام تصمیم گرفتم به خانه ی آنها بروم .آن روز ناهار مهمان آنها بودم،ناهار را که خوردیم و شاهرخ برای کاری بیرون رفت.منم در این فرصت دگر نتوانستم خودم را کنترل کنم دیوانه بار به سوی بیتا رفتم،بعد از ساعتی که به خودم آمدم دیدم دامن او را لکه دار کرده ام و بعد از آن به خاطراینکه آبرویم نرود اورا کشتم

در حالی که دستانش می لرزید می گفت:به خدا اگر در آن شب عروسی بیتا را ندیده بودم،هرگز چنین اتفاقی نمی افتاد.

 

برگرفته از کتاب هجوم خاموش

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.