سلام بر پیغمبر خدا وآل پاکش

دل نوشته

این روزها نمی دانم چرا این قدر دل تنگ گلهای محمدی خانه مادر بزرگ شده ام وقتی وارد حیاط می شدی بوی بوته های گل سر مستت می کرد ناخود آگاه به طرفش می رفتی و با یک نفس عمیق آن را می بوییدی و تمام وجودت سر شار لذت می شد.

همیشه جانماز مادر بزرگ پر از گلهای محمدی بود و ذکر صلوات بر روی لبهایش.

وقتی می خواست از خودش بگوید با افتخار می گفت:که جدم پیغمبر خداست و وقتی از کسی رنجیده می شد می گفت :تو را به جدم می سپارم. مادربزرگ خوب شد این روزها نیستی که ببینی دشمنان اسلام چه توهین ها به جدت روا می دارند انگار دوباره مشرکان و کافران مکه زنده شده اند و به خیال خود می خواهند از گسترش اسلام جلو گیری کنند.

زهی خیال باطل

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.