سخن دل امام با امام زمان علیه السلام
کعبه مقصود
هرجا که شدم از تو ندایی نشنیدم
جز از بت و بت خانه اثر، هیچ ندیدم
آفاق پراز غلغله است از تو هرگز
با گوش کر خود به صدایی نشنیدم
دنیا ؛دریای رحمت و من مسکین
یک قطره از این موج خروشان نچشیدم
رفتند حریفان به سوی کعبه مقصود
با محملی از نورو به گردش نرسیدم
این خرقه پوسیده رها کرده و رفتند
من شاد به این پوسته دراین خرقه خزیدم
صاحب دل آشفته گذشت از پل و من باز
دنیای خسان پشت به پل کرده دویدم
مرغان همه بشکسته قفس را و پریدند
من در قفس افتاده به خود تار تنیدم
یارب شود آن روزکه در جمع حریفان
بینم که از این لانه گندیده پریدم
روحش شاد
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابديني در 1394/03/14 ساعت 09:13:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |