موضوع: "بدون موضوع"

آیا ذکری برای زیبایی چهره وجود دارد؟

پاسخ اجمالی

از دیدگاه اسلام زیبایی به زیبایی مادّی و زیبایی معنوی تقسیم شده و زیبایی معنوی چهره، به وسیله امور معنوی مانند نماز به دست آمده، اما زیبایی مادی و ظاهری چهره، به صورت طبیعی به وسیله امور مادی به دست می آید.

زیبایی معنوی از منظر روایات: در زیبایی معنوی اعمال و اذکار متعددی مؤثر است؛ مانند روایتی که در آن، امام صادق (ع) می فرماید: «نماز شب، صورت را نورانی می کند». نورانیت چهره از امور معنوی است که به وسیله امری معنوی چون نماز شب به دست می آید.

زیبایی مادی: از منظر روایات، در زیبایی مادی چهره عوامل مختلفی مؤثر است؛ مانند گرفتن موی بینی، خوردن گلابی، پرخوری نکردن و … .

بنابراین، سؤالی که درباره ذکر مطرح کردید، مربوط به امور معنوی می باشد و این طور نیست که با ذکر بتوان چهره مادی انسان را زیبا و عوض کرد، بلکه برای زیبایی مادی ما انسان ها، امور مادی پیش رو گذاشته شده است.

پاسخ تفصیلی

از دیدگاه اسلام زیبایی بر زیبایی مادّی و زیبایی معنوی تقسیم می شود، و تأکید بیشتری در کسب زیبایی معنوی شده است؛ هر چند بر کسب زیبایی مادی هم تشویق شده است، اما نکته ای که باید توجه نمود این است که، زیبایی معنوی چهره، به وسیله امور معنوی - مانند نماز- به دست آمده و زیبایی مادی و ظاهری چهره نیز به صورت طبیعی به وسیله امور مادی به دست می آید.

بر این اساس، پاسخ به سؤال را می توان در چند بخش ارائه کرد:

مفهوم زیبایی

در قرآن کریم و احادیث، از مفهوم «زیبا و زیبایی»، به «حُسن» و «جمال و جمیل» تعبیر شده است؛ و «حُسن»، یعنی، زیبائى و نیکوئى و یا هر چیزی که شادی آور و خوش آیند باشد.[1] حسن و جمال به یک معنا هستند؛[2] اما «جمال و جمیل» به معنای زیبایی کثیر و زیاد است.[3] و این کلمه ها در قرآن کریم، به صورت های مختلف (مانند مصدر و اسم) به کار برده شده و زیبایی به این معنا مورد مدح و ستایش قرار گرفته است؛ مانند:

«… قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً…»[4]: به مردم نیک بگویید.

«إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَة…»[5]: اگر نیکى به شما برسد، آن ها را ناراحت مى‏کند.

«فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسان»[6]: و در آن باغ هاى بهشتى، زنانى نیکو خلق و زیبایند.

«فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»[7]: پس صبر کن صبر نیکو.(صبر جمیل، به معنی شکیبایى زیبا و قابل توجه است، و آن صبر و استقامتى است که تداوم داشته باشد، یأس و نومیدى به آن راه نیابد، و توأم با بی تابى و جزع و شکوه و آه و ناله نباشد[8]).

خلاصه این که این کلمات، در معنای مثبت و نیکو به کاربرده شده و دارای پیام سرورآور و خوشایند برای بندگان خدای متعال است. بعد از این که درباره حسن و زیبایی مادی و معنوی، توضیحی کوتاه و اجمالی داده شد، پاسخ به پرسش مطرح شده را از هر دو جنبه مورد بررسی قرار می دهیم:

زیبایی معنوی

قبل از این که به زیبایی ظاهری و مادی (مانند زیبایی در چهره) بپردازیم، لازم است که در مورد زیبایی معنوی و باطنی و چگونگی ایجاد این زیبایی در خود، از منظر سخنان پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) استفاده کنیم؛ در این جا به برخی از این روایات اشاره می شود:

1. امام علی (ع): «زیبایی انسان، در بردباری او است».[9] زیرا بردباری، آن آرامشی که به روح انسان می دهد، اخلاق و رفتار انسان را در برابر مشکلات و بلاها زیبا و نیکو می کند.

2. امام علی (ع):«زیبایی مؤمن، به تقوا و ورع او است».[10]

3. امام حسن عسکری (ع):«زیبایی عقل، زیبایی باطنی (معنوی) انسان است».[11]

4. پیامبر اکرم (ص): «هر کس نماز شب بخواند، چهره اش در روز نیکو می شود».[12]

5. امام علی (ع):«… نماز، نورانیت صورت است…».[13]

6. امام صادق (ع):«نماز شب، صورت را نورانی می کند».[14] و روایات دیگری که در مورد اعمال وکارهایی که موجب نورانیت و زیبایی معنوی انسان می شود، وارد شده است.

زیبایی مادی

در احادیث، علاوه بر زیبایی معنوی، به زیبایی ظاهری و مادی هم اهمیت داده شده که از راه های مادی به دست می آید. از منظر روایات، در زیبایی مادی چهره عوامل مختلفی مؤثر است. در زیر به برخی از روایاتی که درباره زیبایی ظاهری و مادی و چیزهایی که چهره انسان را زشت می کند، وارد شده، اشاره می شود:

1. امام صادق (ع):«گرفتن مو از بینی، باعث زیبایی چهره است».[15]

2. امام علی (ع) فرمودند: پیامبر اکرم (ص) فرمودند:«برادرم عیسى (ع) به شهرى عبور نمود که در آن مرد و زنى‏ فریاد مى‏کردند، حضرت به آنها فرمود: شما را چه مى‏شود و چرا فریاد مى‏کنید؟ آن مرد عرض کرد: اى پیامبر خدا، این همسر من است و هیچ بدى هم ندارد بلکه زنى است صالحه ولى در عین حال دوست دارم از او جدا شوم. حضرت عیسى (ع) فرمود: به هر حال بگو چه نقصى در او است که مى‏خواهى از وى جدا شوى؟ آن مرد عرضه داشت: بدون این که پیر شده باشد صورتش شکسته و فرسوده شده. حضرت به آن زن فرمود: اى زن دوست دارى طراوت صورتت به تو برگردد؟ آن زن عرضه داشت: آرى. حضرت فرمود: هر گاه غذا تناول مى‏کنى، زنهار پیش از سیر شدن از آن دست بکش؛ زیرا طعام وقتى در شکم و معده زیاد شد طراوت و نشاط صورت را مى‏برد. زن به این دستور عمل نمود، طراوت صورتش دوباره بازگشت».[16]

3. امام صادق (ع): حناء بوى بد را از بین مى‏برد، چهره را شاداب و با طراوت مى‏کند، دهان را خوشبو مى‏سازد، فرزندان آدمى را زیبا و خوش سیما مى‏کند.[17]

4. در روایتی از امام موسی کاظم (ع) آمده است که شستن سر با گِل سرشور، چهره را زشت می کند.[18]

5. امام صادق (ع):« گلابى چهره را زیبا کند».[19]

6. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که، گیاه کاسنی، چهره را زیبا می کند.[20] و روایات دیگری که درباره زیبایی مادّی چهره وارد شده است. بنابراین، سؤالی که درباره ذکر مطرح کردید، مربوط به امور معنوی می باشد و این طور نیست که با ذکر بتوان چهره مادی انسان را زیبا و عوض کرد، بلکه برای زیبایی مادی ما انسان ها، اموری مادی پیش رو گذاشته شده است.

[1] داور پناه، ابوالفضل‏، أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 412- 413، انتشارات صدر، تهران، چاپ اول، 1375ش؛قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج2، ص 134، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم،1371ش؛راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 235، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412ق.

[2] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2 ، ص 109؛ المفردات فی غریب القرآن، ص 202.

[3] قاموس قرآن، ج 2، ص 52؛ المفردات فی غریب القرآن، ص 202.

[4] بقره، 83

. [5] آل عمران، 120.

[6] الرحمن، 70.

[7] المعارج،5.

[8] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 17، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.

[9] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص 285، ح 6392، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366ش: « جمال الرجل حلمه ». [10] غررالحکم، ص 269، ح 5862: «جمال المؤمن ورعه». [

11] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 1، ص 95، ح 37، مؤسسه الوفاء، بیروت لبنان: «وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ».

[12] طوسی، أبو جعفر محمد بن حسن،‏ تهذیب الاحکام، ج 2، ص 119، ح 217، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق: «مَنْ صَلَّى بِاللَّیْلِ حَسُنَ وَجْهُهُ بِالنَّهَارِ».

[13] شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص 72، انتشارات رضی، قم، 1363ش.

[14]حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 8، ص 151- 152، ح 10278، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، 1409ق: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْه‏».

[15]کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 488، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش: «أَخْذُ الشَّعْرِ مِنَ الْأَنْفِ یُحَسِّنُ الْوَجْهَ».

[16] شیخ صدوق، علل الشرایع، ترجمه ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، ‏ج 2، ص 590- 591، انتشارات مؤمنین‏، قم، چاپ اول، 1380ش.

[17] الکافی، ج 6، ص 484: «الْحِنَّاءُ یَذْهَبُ بِالسَّهَکِ وَ یَزِیدُ فِی مَاءِ الْوَجْهِ وَ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یُحَسِّنُ الْوَلَدَ».

[18] شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 292، نشر داوری، قم، چاپ اول.

[19] بحارالانوار، ج 63، ص 170: «السَّفَرْجَلُ یُحَسِّنُ الْوَجْه».

[20] بحارالانوار، ج 63، ص 208.

برگرفته از سایت مجمع جهانی شیعه شناسی

این‌که در احادیث آمده دختران حسنه و پسران نعمت‌اند، آیا این احادیث موثق‌اند؟ اگر مورد پذیرش‌اند توجیه‌شان چیست؟

حسنه بودن دختران و نعمت بودن پسران موضوعی است که با عبارات مختلف در روایات گوناگون آمده است. حتی اگر برخی از این روایات از نظر سند چندان قوی و مورد اعتماد نباشند، ولی با توجه به کثرت این دست از روایات، نوعی تواتر معنوی از آنها استفاده می‌شود. به عنوان نمونه تعدادی از آنها بیان می‌شود.

1. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ فَإِنَّمَا یُثَابُ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ یُسْأَلُ عَنِ النِّعْمَةِ»؛[1] از امام صادق(ع) نقل شده است: دختران، حسنه‏‌اند و پسران نعمت و (روز قیامت) براى حسنه پاداش داده می‌شود و از نعمت سؤال خواهد شد.

2. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْبَنُونَ نَعِیمٌ وَ الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ وَ اللَّهُ یَسْأَلُ عَنِ النَّعِیمِ وَ یُثِیبُ عَلَى الْحَسَنَاتِ»؛[2] از امام صادق(ع) نقل شده است: پسران نعمت‌اند و دختران حسنه و خداوند از نعمت سؤال می‌کند و بر حسنات پاداش می‌دهد.

3. «الْبَنَاتُ حَسَنَاتٌ‏ وَ الْبَنُونَ‏ نِعَمٌ فَالْحَسَنَاتُ تُثَابُ عَلَیْهِنَّ وَ النِّعْمَةُ تُسْأَلُ عَنْهَا»؛[3] امام صادق(ع): دختران، حسنه‏‌اند و پسران نعمت، براى حسنه پاداش خواهد بود و از نعمت سؤال خواهد شد.

۴. «وَ قَالَ (ع) الْبَنَاتُ مِحْنَةٌ وَ الْبَنُونَ نِعْمَةٌ وَ اللَّهُ تَعَالَى یُعْطِی الْجَنَّةَ بِالْمِحْنَةِ لَا بِالنِّعْمَة…»؛[4] امام صادق(ع) می‌فرماید: دختران مشقت و گرفتاری و پسران نعمت‌اند، خدای تعالی بهشت را به محنت می‌دهد نه به نعمت.

آنچه در مورد این دست از روایات می‌توان گفت؛ این است که این تعابیر با توجه به شرایط زمانی‌ای که دختران دارای چندان جایگاهی در میان اعراب، بویژه اعراب جاهلی نبودند صادر شده است، تا به آنها اعلام کند دختران، هدیه الهی هستند و با آنها متناسب با شأن آنان برخورد کنید؛ و خداوند در قبال آنها فقط پاداش می‌دهد، اما پسران نعمت‌اند که باید نسبت به آن پاسخ‌گو باشید. جامعه‌ای که وقتی به پیامبرش(ص) مژده فاطمه(س) داده ‌شد، ناخرسندی در چهره اصحابش نمایان می‌شود. این‌جا است که پیامبر(ص) به آنان می‌فرماید چه شده است شما را؛ چرا چهره‌ها دگرگون شده است؟! دختر گل معطّری است که آن‌را می‌بویم و روزیش هم با خداوند است.[5]

از لحن این روایات فهمیده می‌شود که فرزندان پسر برای مردم، نوعی سرمایه کاری و پشتوانه اقتصادی به شمار آمده و دختران از نگاه آنها تنها نیروی مصرف کننده بودند؛ لذا تعبیر به سؤال از نعمت می‌تواند به همین جنبه نظر داشته باشد که ای مردم این نعمتی که خداوند به شما داده و از او در جنبه‌های مالی و اقتصادی استفاده می‌کنید، فردا باید پاسخ‌گو باشید. سخن امام(ع) در سؤال از نعمت در آیه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم»،[6] اشاره به نعمت داشتن پسر دارد. البته این منافات ندارد با آنچه در روایات آمده است که منظور از نعمت، در این آیه ولایت اهل بیت(ع) است؛ چرا که ولایت بیان مصداق کامل نعمت است.[7]

[1]. کلینی‌، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏6، ص 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. همان، ص 7.

[3]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، النص، ص 382، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1404ق.

[4]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 105، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بى‌تا.‏

[5]. العروسى الحویزى، عبد على بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، ج ‏3، ص 61، اسماعیلیان‏، قم، چاپ چهارم، 1415ق.‏ «و قال: انه بشر النبی صلى الله علیه و آله بفاطمة علیها السلام، فنظر فی وجوه أصحابه فرأى الکراهیة فیهم، فقال: مالکم ریحانة أشمها و رزقها على الله».

[6]. تکاثر، 8.

[7} مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق مصحح، رسولى محلاتى، هاشم،‏ ج ‏21، ص 14، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.‏

منبع: اسلام کوئست برچسب ها: دختران دختران حسنه پسران پسران نعمت‌اند حسنه بودن نعمت بودن پسر

برگرفته از سایت مجمع جهانی شیعه

سلام بر پیغمبر خدا وآل پاکش

دل نوشته

این روزها نمی دانم چرا این قدر دل تنگ گلهای محمدی خانه مادر بزرگ شده ام وقتی وارد حیاط می شدی بوی بوته های گل سر مستت می کرد ناخود آگاه به طرفش می رفتی و با یک نفس عمیق آن را می بوییدی و تمام وجودت سر شار لذت می شد.

همیشه جانماز مادر بزرگ پر از گلهای محمدی بود و ذکر صلوات بر روی لبهایش.

وقتی می خواست از خودش بگوید با افتخار می گفت:که جدم پیغمبر خداست و وقتی از کسی رنجیده می شد می گفت :تو را به جدم می سپارم. مادربزرگ خوب شد این روزها نیستی که ببینی دشمنان اسلام چه توهین ها به جدت روا می دارند انگار دوباره مشرکان و کافران مکه زنده شده اند و به خیال خود می خواهند از گسترش اسلام جلو گیری کنند.

زهی خیال باطل

حکایتهایی از داستان و راستان

بستن زانوی شتر

قافله چندين ساعت راه رفته بود. آثار خستگى در سواران و در مركبها پديد گشته بود. همينكه به منزلى رسيدند كه آنجا آبى بود، قافله فرود آمد. رسول اكرم نيزكه همراه قافله بود، شتر خويش را خوابانيد و پياده شد. قبل از همه چيز، همه در فكر بودند كه خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم كنند. رسول اكرم بعد از آنكه پياده شد، به آن سو كه آب بود روان شد، ولى بعد از آنكه مقدارى رفت ، بدون آنكه با احدى سخنى بگويد، به طرف مركب خويش بازگشت . اصحاب و ياران با تعجب با خود مى گفتند آيا اينجا را براى فرود آمدن نپسنديده است و مى خواهد فرمان حركت بدهد؟! چشمها مراقب و گوشها منتظر شنيدن فرمان بود. تعجب جمعيت هنگامى زياد شد كه ديدند همين كه به شتر خويش رسيد، زانوبند را برداشت و زانوهاى شتر را بست و دو مرتبه به سوى مقصد اولى خويش روان شد.

 فريادها از اطراف بلند شد:((اى رسول خد! چرا ما را فرمان ندادى كه اين كار را برايت بكنيم و به خودت زحمت دادى و برگشتى ؟ ما كه با كمال افتخار براى انجام اين خدمت آماده بوديم )).

در جواب آنها فرمود:((هرگز از ديگران در كارهاى خود كمك نخواهيد و به ديگران اتكا نكنيد ولو براى يك قطعه چوب مسواك باشد))

 خواهش دعا

شخصى با هيجان و اضطراب ، به حضور امام صادق عليه السلام آمد و گفت : در باره من دعايى بفرماييد تا خداوند به من وسعت رزقى بدهد كه خيلى فقير و تنگدستم .

 امام :((هرگز دعا نمى كنم )).

چرا دعا نمى كنيد؟

 ((براى اينكه خداوند راهى براى اين كار معين كرده است ، خداوند امر كرده كه روزى را پى جويى كنيد و طلب نماييد. اما تو مى خواهى در خانه خود بنشينى و با دعا روزى را به خانه خود بكشانى !))

برگرفته از سایت حکایات غدیر

میلاد مبارک باد

پنهان محمد صلی الله علیه وآله وسلم است وهویدا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

حسرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم است وتماشا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

معنی چه آفریده شود با خیال او

 عالم تمام صورت و معنا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

در هر دلی به جلوه ی دیگر نشسته است

در هر سری به صورت سودا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

بر هر چه باز می شودم چشم،رویِ اوست

 هر جا نگاه می کنم آنجا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

او در مقابل است و به هر سو که رو کنم

من یک نگاهم و همه دنیا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

من کیستم که زمزمه نامه او کنم

هفت آسمان به غلغله ی یا محمد صلی الله علیه وآله وسلم است 

با این همه چه ناخوش اگر گویم این زمان

نام و نشان گمشده ی ما محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

ما خود حجاب خود شده ایم ار نه همچنان

هرجا خداست ،آیینه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم است

 
مداحی های محرم