موضوع: "بدون موضوع"

الگو گیری امام رحمة الله علیه از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم

سنّت وصیت به نسل های حاضر وآینده از یاد گاریهای رسول بزر گوار اسلام است که به همه انسانهای تاریخ چه زن و چه مرد چه پیر چه جوان فرمود:
«إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی »
و پس از آن حضرت این سنت توسط امیر المؤمنین تداوم یافت،چنانکه در منشوری ازپیامبر اکرم صلّی الله
علیه و آله و سلّم می خوانیم:
«أوصی الشاهد من اُمتی و الغایِب و من فی أصصلاب الرجل و أرحام النساء الی یوم القیامه :ببّر الوالدین و إن سافرأحد هم فی ذلک من امر الدین»
حاضران و غایبان امّت خود و نسل های آینده را تا روز رستاخیزسفارش میکنم به:نیکی به پدر و مادر (جامع احادیث الشیعه،ج21،ص430) ودر وصیت نامه امیرالؤمنین نیز همین سیره به چشم می خورد چنانکه در نهج البلاغه نامه 47آمده است:
«اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم فانّی سمعت جدّکما یقول:صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة و الصیام»
در اینجا منظور از:«ومن بلغه کتابی»هر کسی است که در طول تاریخ آینده ،وصیت نامه آن حضرت را ملاحظه می کند.امام راحل نیز در جای جای وصیت نامه خود سیر ه ی فوق را تداوم بخشیده اند:
«و آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی-الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیم الشأن ایران ندارد،بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان هر ملت و مذهبی می باشد……..»
منبع:رهنمودهای جاودانه (شرح وصیتنامه امام(ره)) ،سید محمد شفیعی مازند

روایتی وجود دارد که اعلام می‌کند برتری مردان بر زنان مانند برتری آسمان بر زمین و آب بر خشکی است! این روایت را چگونه توجیه می‌کنید؟

در علل الشرایع شیخ صدوق روایتی است که می‌فرماید: «قال لَهُ ما فَضْلُ الرِّجالِ عَلَى النِّساءِ؟ فقال النَّبِیُّ(ص): کَفَضْلِ السَّماءِ عَلَى الْأَرْضِ وَ کَفَضْلِ الْماءِ عَلَى الْأَرْض..»؛ مگر نه این است که طبق آیه مبارکه «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ»، ملاک برتری و فضل تنها تقوا است؛ در هر انسانی، چه زن چه مرد، عرب و عجم و…؟

در این ارتباط ابتدا باید گفت؛ این حدیث که به امام حسن(ع) نسبت داده شده،[1] از لحاظ سند ضعیف است؛ زیرا برخی افراد آن مجهول‌اند[2] و نامی از آنها در منابع رجال حدیث نیامده است. این روایت در اختصاص شیخ مفید با سند ضعیف دیگری از امام حسین(ع) نقل شده است.[3] با چشم‌پوشی از ضعف سند حدیث؛ اصولاً اسلام مدعی تساوی زن و مرد نیست، بلکه مدعی عدالت بین زن و مرد است؛ زیرا هرگز نمی‌توان انکار کرد که بین زن و مرد از نظر روحی و جسمی و … تفاوت‌هایی وجود دارد. همین تفاوت‌ها باعث می‌شود تا وظایف هر یک با دیگری متفاوت باشد و این عین عدالت است. و اگر با وجود تفاوت‌ها از هر یک، وظایف یکسانی خواسته شود این خلاف عدالت است.[4]

پس، از نظر اسلام اگرچه مردان در این جهت بر زنان برتری داده شده‌اند، ولی چند نکته در آن نهفته است:

الف. این برتری و درجه آنها موجب تکالیف و وظایفی برای آنها شده است که چنین وظایف و تکالیفی را از زنان نخواسته‌اند.

ب. با توجه به برخی از آیات که می‌فرماید: زن و مرد از نظر پاداش اعمال صالح، با هم هیچ فرقی ندارند،[5] و تقوا ملاک برتری است،[6] و فرقی بین مرد و زن از این جهت نیست، به خوبی روشن است که این حدیث و مانند آن برتری مردان را تنها از برخی از جهات، بیان نموده‌اند.

ج. اگر در این روایت برتری مرد بر زن بیان شد چون پرسش از برتری مرد شده است و معنایش این نیست که در برخی از جهات دیگر زن بر مرد برتری ندارد؛ مثلاً همان طور که در روایت مورد پرسش آمده؛ آب بر زمین برتری دارد آیا معنایش این است که زمین در مواردی بر آب برتری ندارد و آیا اگر زمین نبود و تنها آب وجود داشت حیات ما ممکن بود؟![7] و آیا از میان اهل زمین، پیامبرانی وجود ندارند که از فرشتگان آسمانی برتر باشند؟ بر این اساس با توجه به اختلاف دامنه دارى که بین نیروهاى جسمى و روحى زن و مرد وجود دارد، جنس زن براى انجام وظایفى متفاوت با وظایف مرد آفریده شده و به همین دلیل، احساسات متفاوتى دارد. قانون آفرینش، وظیفه حساس مادرى و پرورش نسل‌هاى نیرومند را بر عهده او گذارده، به همین دلیل سهم بیشترى از عواطف و احساسات به او داده است، بر این اساس زن نیز از این جهت برتر از مرد است در حالى که طبق این قانون، وظایف خشن و سنگین‌تر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده.[8]

د. اما این‌که برتری بخشیدن به مردان از جانب خدا ممکن است مایه تفاخر، منیّت و سوء استفاده و در نتیجه نادیده گرفتن حقوق زنان گردد، باید گفت: خدای تبارک و تعالی در برخوردار نمودن انسان‌ها از نعمات خویش فارغ از مسئله امکان سوء استفاده آنها از این مواهب، همه انسان‌ها را به شکل اعم از نعمت‌های خویش بهره‌مند ساخته است،[9] البته ناگفته نماند که اعمال انسان در تداوم و زیادت و یا محرومیت از نعمت‌های الهی بی‌تأثیر نیست.[10]

هـ. همچنین برتری مردان در جهاتی که گفته شد موجب برتری اخروی آنان نمی‌گردد؛ یعنی برخورداری انسان‌ها از مال فراوان‌تر، حقوق افزون‌تر و توانایی‌های جسمی بیشتر نسبت به یکدیگر، جایگاه والاتری را برای آنها نزد خداوند به ارمغان نمی‌آورد. از نگاه قرآن آنچه موجب مزیّت و برتری واقعی است تقوا و عمل صالح است. به همین دلیل است که خدای تعالی همواره انسان‌ها را در تعامل با دیگران به پرهیز از تکبّر،[11] خودبینی، و مسخره کردن دیگران دعوت نموده است.[12]

و. خداوند در تفضیل و برتری مردان نسبت به زنان و سپردن مسئولیت به آنان بر اساس این ویژگی آنها را به حال خود رها ننموده، بلکه به طور مکرّر، تعالیم حقوقی و اخلاقی همسرداری و چگونگی تعامل با زنان را به مردان توصیه نموده تا با توجه دادن آنها نسبت به حقوق زنان بتوانند بر اساس این تعالیم فضای عادلانه و اخلاقی را به دور از منیّت و یک جانبه‌نگری پایه‌ریزی نمایند.

________________________________________

[1]. «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْبَرْقِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) قَال…»؛ ‏شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ‏2، ص 512، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.

[2]. این افراد: ابی الحسن برقی و حسن بن عبدالله. همچنین معلوم نیست که مقصود از «آبائه» چه افرادی هستند.

[3]. «قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ إِبْرَاهِیمَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ «1» عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ …»؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص 33 و 38، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.

[4]. مسئله عدالت میان زن و مرد به این معنا نیست که آنها در همه چیز برابرند و همراه یکدیگر گام بردارند. جنس زن براى انجام وظایفى متفاوت با مرد آفریده شده و به همین دلیل احساسات متفاوتى دارد. قانون آفرینش، وظیفه حساس مادرى و پرورش نسل‌هاى نیرومند را بر عهده او گذارده، به همین دلیل سهم بیشترى از عواطف و احساسات به او داده است، در حالى که طبق این قانون، وظایف خشن و سنگین‌تر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده، و سهم بیشترى از تفکر به او اختصاص یافته است. بنابراین، اگر بخواهیم عدالت را اجرا کنیم باید پاره‌اى از وظایف اجتماعى که نیاز بیشترى به اندیشه و مقاومت و تحمل شدائد دارد، بر عهده مردان گذارده شود، و وظایفى که عواطف و احساسات بیشترى را می‌طلبد بر عهده زنان، و به همین دلیل مدیریت خانواده بر عهده مرد، و معاونت آن بر عهده زن گذارده شده است. به هر حال این مانع از آن نخواهد بود که زنان در اجتماع، کارها و وظایفى را که با ساختمان جسم و جان آنها می‌سازد، عهده‌دار شوند، و در کنار انجام وظیفه مادرى، وظایف حساس دیگرى را نیز انجام دهند. نیز این تفاوت مانع از آن نخواهد بود که از نظر مقامات معنوى و دانش و تقوا، گروهى از زنان از بسیارى از مردان پیشرفته‌تر باشند. به هر حال قوانینى همچون بودن حق طلاق، یا رجوع در عده یا قضاوت به دست مردان، (جز در موارد خاصى که به زن یا حاکم شرع حق طلاق داده می‌شود) از همین جا سرچشمه می‌گیرد، و نتیجه مستقیم همین واقعیت است. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 158، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[5]. نحل، 97.

[6]. حجرات، 13.

[7]. ر.ک: «ویژگی‌های آسمان و برتری آن بر زمین از نگاه قرآن»، سؤال 32960.

[8]. ر.ک: تفسیر نمونه، ج ‏2، ص 158 – 159.

[9]. اسراء، 20.

[10]. ابراهیم، 7.

[11]. اسراء، 37.

[12]. حجرات،

برگرفته از سایت مجمع جهانی شیعه شناسی

خاطره زیبا از نقش زنان در دوران مبارزه برای انقلاب اسلامی

جمعیت زیادی اعم از زن و مرد به صورت یکپارچه علیه شاه شعار می دادیم و به پیش می رفتیم. ناگهان مأموران شاهنشاهی شروع به تیراندازی به سمت مردم بی پناه نمودند. جمعی با بدن های خونین بر زمین افتاده و برخی دیگر عقب نشینی کردند.

ماموران لاینقطع تیراندازی کرده به پیش می آمدند. متفرق شده در کوچه و محله های اطراف دنبال پناهگاهی بودیم تا در فرصتی دوباره به صورت جمعی تظاهرات را شروع نماییم. در این هنگام پیرزنی را با یک کاسه در دستش کنار خیابان دیدم. کاسه پر بود از سکه های یک قِرانی! تصور کردم در حال گدایی است آن هم در این هاگیرواگیر! باعجله نزدیکش رفته و با عتاب گفتم مادر جان! الان چه وقت گدایی است؟! مگر نمیبینی به پیر و جوان رحم نمی کنند!

پیر زن گفت: مادر جان! گدا نیستم.این سکه ها را آماده کرده ام تا به شماهایی که از مهلکه جان سالم به دربرده اید بدهم تا در اولین فرصت با خانواده هایتان تماس بگیرید و خبر سلامتیتان را داده، آن ها را از نگرانی دربیاورید. این حداقل کاری است که من پیرزن برای انقلابم می توانم انجام دهم.

منبع: وبلاگ خاطرات 57به نقل از سخنرانی حجت الاسلام ماندگاری

پرخوری و تأثیر آن در روح از لحاظ معنوی چیست؟

پاسخ اجمالی

در نظام آفرینش،«خوردن»، ابزاری برای قوّت پیداکردن برای زندگی و بندگی خدای متعال و به طور کلی یک وسیله است، نه آن که زندگی، ابزاری برای خوردن بوده و به عبارتی، زندگی وسیله باشد و خوردن هدف.

یکی از راهنمایی های اسلام درباره خوردن، دوری نمودن از پُرخوری و روی آوردن به کم خوری است. پُرخوری از منظر احادیث، به شدت نکوهیده است.

آنچه از روایات معصومین (ع) به دست می آید این است که پرخوری یعنی خوردن و یا آشامیدن بیش از حدّ نیاز، و می توان این زیاده روی را با توجه به احادیث، این طور بیان کرد که انسان، طوری غذا خورده و یا نوشیدنی – اعم از آب و دیگر نوشیدنی ها - بیاشامد، که هم دارای کسالت جسمی شده و هم به راحتی نتواند نفس بکشد و به سختی و دشواری کاری و یا عبادتی را انجام دهد. و چنین چیزی وقتی بر انسان عارض می شود که قبل از این که گرسنه شود، غذا خورده و وقتی شروع به خوردن و یا آشامیدن می نماید، تا آخرین مرحله این خوردن و آشامیدن را ادامه داده و شکم خود را پر نماید. در اصل، پرخوری را می توان از اثرات منفی و زیان هایش شناخت و تعریف کرد.

پرخوری در منظر احادیث، تأثیرات منفی مانند کسالت در عبادت، ازبین بردن نورانیت دل، کم خواندن نماز و… را به دنبال دارد.

پاسخ تفصیلی

رعایت دستورات بهداشتی در خوردن و آشامیدن، یکی از مهم ترین عوامل سلامت، شادابی و طول عمر است. اگر مردم بدانند که چه باید بخورند، چه اندازه بخورند و چگونه بخورند و نیز دانسته خود را به کار ببندند، بی تردید، بیشتر بیماری ها از جامعه بشری دور خواهند شد و انسان لذت و طراوت زندگی را خواهد چشید.

در نظام آفرینش،«خوردن»، ابزاری برای قوّت پیداکردن برای زندگی و بندگی خدای متعال و به طور کلی یک وسیله است، نه آن که زندگی، ابزار و وسیله ای برای خوردن باشد. رهنمودهای اسلام در این زمینه، مهم و ارزشمند است. در این باره، توجه به دو نکته، دارای اهمیت است:

الف. سفارشات اسلام درباره خوردن، تنها سلامت جسم را تضمین نمی کند، بلکه تضمین کننده سلامت جسم و روح انسان هاست.

ب. از آن جا که عقل و علم، به همۀ رازهای آفرینش احاطه ندارند، چه بسا حکمت برخی از رهنمودهای اسلام برای دانش امروز، مجهول باشد، ولی بی تردید این به معنای بی دلیل بودن آن رهنمودها نیست، چنان که فلسفه تعدادی از احکام اسلام، در گذشته ناشناخته بود و امروزه علم به راز آنها پی برده است.

یکی از این سفارشات، دوری نمودن از پرخوری و روی آوردن به کم خوری است. پُرخوری از منظر احادیث، به شدت نکوهیده است. آنچه از روایات معصومین (ع) به دست می آید این است که، پرخوری یعنی خوردن و یا آشامیدن بیش از حدّ نیاز و زیاده روی کردن، و می توان این زیاده روی را با توجه به احادیث، این طور بیان کرد که انسان، طوری غذا خورده و یا نوشیدنی – اعم از آب و دیگر نوشیدنی ها - بیاشامد، که هم دارای کسالت جسمی شده و هم به راحتی نتواند نفس بکشد؛ چنانچه حضرت امام علی (ع) فرمودند: « و اگر پرخورى کند راه نَفَس را بر او مى‏بندد »[1]،و به سختی و دشواری کاری و یا عبادتی را انجام دهد. و چنین چیزی وقتی بر انسان عارض می شود که قبل از این که گرسنه شود، غذا خورده و وقتی شروع به خوردن و یا آشامیدن می نماید، تا آخرین مرحله این خوردن و آشامیدن را ادامه داده و شکم خود را پر نماید.

در اصل، پرخوری را می توان از اثرات منفی و زیان هایش شناخت و تعریف کرد. در این جا، به برخی از تأثیرات منفی معنوی و جسمی پرخوری با توجه به احادیث بیان می شود:

1. حضرت امام علی (ع) در حدیثی می فرماید:«پرخورى، و زیاده روى در خواب وجود انسان را فاسد مى کنند، وکشاننده ضرر و زیان به سوى آدمى هستند».[2]

2. پرخوری مخارج سنگین و زیادی را در پی دارد: در حدیثی می خوانیم: «سلامت پرخور اندک، و مخارجش سنگین و طاقت فرساست».[3]

3. پرخوری موجب سنگدلی و هیجان شهوت می شود: در روایتی از حضرت امام صادق (ع) می خوانیم: «چیزى براى قلب مؤمن زیانبارتر از پرخورى نیست، پرخورى موجب دو چیز است: سنگدلى، هیجان شهوت».[4]

4. پرخوری باعث می شود انسان کمتر نماز بخواند: در روایتی از رسول خدا (ص) می خوانیم که حضرت عیسی (ع) به قوم بنی اسرائیل فرمود: «پرخورى نکنید، همانا هرکس پرخورى کند، پرخواب مى شود، و هر کس پرخواب شود، نمازش را کم مى کند، و هر که نمازش را کم کند، از غافلین نوشته مى شود».[5]

5. سبب کسالت و بی حوصلگی در عبادت می شود: از حضرت رسول اکرم (ص) نقل است: «از پرخورى حذر کنید، همانا فاسد کننده بدن، و بیمارى به ارث می گذارد، و موجب کسالت در عبادت است».[6]

6. شکم پر، مبغوض پیش خداست: از حضرت رسول اکرم (ص) نقل است: «چیزى نزد خداوند مبغوض تر از شکم پر نیست».[7]

7. پرخوری نورانیت دل را از بین می برد: رسول خدا (ص) در وصیتی به حضرت امام علی (ع) یکی از مواردی که نورانیت را ازبین می برد، پرخوری می داند.[8]

خلاصه این که، پُرخوری از منظر احادیث، به شدت نکوهیده است. پُرخوری از سلامت می کاهد، و زمینه را برای انواع بیماری های جسمی و روحی فراهم می سازد. پُرخوری، جوهر نفس را تباه می کند، به نیروی تقوا (پرهیزگاری) و ورع (خویشتن داری) ضربه می زند، حجاب تیزهوشی است و دل را سخت و تاریک می سازد.

[1] . مکارم شیرازی، ناصر،ترجمه گویا و شرح فشرده ای بر نهج البلاغه، با ترجمه: آشتیانی، محمدرضا،و امامی، محمدجعفر،ج3، ص 249، شماره 108، انتشارات مطبوعاتی هدف، قم، چاپ اول.

[2] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج5، ص 119، ح سوم، مؤسسه آل البیت، قم، 1408 ق.

[3] . تمیمی آمدی،عبدالواحد بن محمد،غررالحکم، ص 360، حدیث 8168، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1366 ش.

[4] . مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار، ج 63، ص 337، ح 33، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، 1404 ق.

[5] . ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج1، ص 47، انتشارات مکتبة الفقیه، قم.

[6] . بحارالانوار، ج 59، ص 266.

[7] . عاملی، حرّ، وسائل الشیعه، ج 25، ص 24، ح 31049، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ق.

[8] . وسائل الشیعه، ج 24، ص 244، ح 30447.

برگرفته از سایت مجمع جهانی شیعه شناسی

چرا برداشتن ابرو برای دختران جایز نیست؟

پاسخ مراجع محترم تقلید درباره حکم برداشتن ابرو توسط دختران به این شرح است: همه مراجع: این کار فى نفسه براى آنان اشکال ندارد (هر چند زیبنده نیست) ولى باید صورت را از نامحرم بپوشانند.[1]

پس اصل این کار اشکال ندارد اگر چه مراجع معظم در این موضوع، رعایت عرف را شایسته دانسته اند.[2]

 

[1] با استفاده از نرم افزار پرسمان.

[2] نک: http://persian.makarem.ir/estefta/?mit=655

برگرفته از سایت مجمع جهانی شیعه شناسی

 
مداحی های محرم