تفکر؛ورزش روحی

ما سه نوع عبادت داریم:عبادت بدنی مانندنماز و روزه،عبادت مالی مانندزکات و خمس،عبادت روحی که نامش تفکر است تفکر افضل انواع عبادات است حال تفکر در چی؟
انواع تفکر داریم:یکی تفکر درعالم خلقت است برای معرفت وشناسایی خداوند و تفکر دیگر تفکر در تاریخ که در قرآن به آن توجه شده و دیگری تفکر کردن انسان در مورد خودش:یعنی خود انسان ،موضوع تفکر خودش باشد.این تفکراخلاقی چیزی است نظیر محاسبه نفس یعنی انسان باید در شبانه روز فرصتی را برای خودش قرار دهد که در ان فرصت خودش را از همه چیز قطع کند و درباره ی خود واوضاع خود وتصمیماتی که باید بگیرد وکار هایی که باید انجام دهد و آنچه که واقع شده،ارزیابی کارهای خودش در گذشته،ارزیابی رفقایی که با آنها معاشرت می کند،ارزیابی کتابهایی که مطالعه کرده است؛در باره ی همه ی آنها فکر کند.مثلاَکتابی را خوانده،بعد بنشیند فکر کند که من از این کتاب چه گرفتم؟این کتاب در من چه اثری گذاشت؟بعد در انتخاب کتاب دیگر دقت کند.
تفکر باید برای انسان عادت بشود.فکر کردن به انسان روشنایی می دهد و عبادت بی تفکر،ممکن است به صورت یک کار لغوو بیهوده در آید.{شهید مطهری}

برکات مداومت بر زیارت عاشورا

 1-محدث نوری می فرماید:در فضیلت زیارت عاشورا همین بس که از سنخ دیگر زیارت ها نیست از احادیث قدسی است که به همین ترتیب:زیارت و لعن وسلام و دعا،از خداوند به جبرئیل امین و از او به خاتم نبین صلی الله علیه و آله وسلم رسیده استو به حسب تجربه،مداومت برآن در چهل روز یا کمتر،در برآورده ساختن حاجات ونیل به مقاصد و دفع دشمنان ،بی ماننداست.

2-در سالهای اخیر در یزد مردی عارف و زاهد به نام حاج محمد علی یزدی می زیست در همسایگی او مردی عشّارو باج گیر بودکه پس از مدتی مرد و به خواب حاج محمد علی آمددر حالی که در جایگاه نیکویی بود از او پرسید توکه در دنیا وضع خوبی نداشتی؟مرد گفت:آری از هنگام مرگ تا چندی پیش در عذاب دردناکی به سر می بردم ولی چند روزی است که به برکت همسر استاد اشرف آهنگر عذاب از این قبرستان برداشته شده است زیرا در شب دفن او،امام حسین علیه السلام به زیارت او آمد و به لطف قدوم حضرت،حال ما بهتر شده است. وقتی حاج محمد علی از خواب بیدار شد اشرف آهنگر را جست و از او پرسید:آیا همسر توزیارت امام حسین علیه السلام رفته بودیا برای آن حضرت مراسم بر پاکرده بود؟وی گفت :نه،بلکه او همواره زیارت عاشورا می خواند.

3-ازآیت الله شیخ عبد الکریم حائری قدس سرّه چنین نقل شده است :من و فرزند استادم آیة الله میرزای شیرازی قدس سرهشبی در سامرا در پشت بام درس می خواندیم که ناگهان استاد بزرگوارمانمرحوم آیة الله فشارکی قدس سرّهوارد شد در حالی کهآثار گرفتگی در چهره ی ایشان نمایان بودو از شنیدن خبر شیوع وبا در عراق ناراحت. در این هنگام به ما فرمود:آیا مرا مجتهد می دانید؟عرض کردیم :آری فرمود آیا مرا عادل می دانید؟عرض کردیم :آریفرمود:من به تمام زن و مرد شیعه ی سامرّاحکم می کنم که هریک فقره ای از زیارت عاشورا رابه نیابت از نرجس خاتون مادر امام زمان علیه السلام بخوانند وایشان را نزد فرزند بزرگوارشان شفیع قرار دهندتا بیماری وبا از شیعیان دفع گردد. ما به سرعت پیام ایشان را به مردم رسانیدیم.آنان نیز پس از پیام دستورمرجع خود،بدان عمل کردنند و کسی در سامرا آسیب ندید،در حالی که روزانه بیش از 15000نفرغیر شیعه در عراق می مردند.

برگرفته از کتاب مدرسه عشق حسینی،مجید حیدری فرد

شهادت حضرت جوادعلیه السلام تسلیت باد

اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولي رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت .
آثار فکري و رواياتي که از آن حضرت نقل شده و مسائلي را که آن امام پاسخ گفته و کلماتي که از آن حضرت بر جاي مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است .
دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است . معتصم عباسي از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد .
امام جواد در ماه محرم سال 220هجري به بغداد وارد شد . معتصم که عموي ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بني عباس به علويان منتقل شود .
از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وي گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستي ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علي الجواد ، مادر علي هادي فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد .
اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد .
آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمي کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روي دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد .
امام جواد (ع ) مقداري از آن انگور را تناول فرمود . چيزي نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدي بر آن حضرت عارض گشت .
ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيماني سودي نداشت .
حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کني ؟ اکنون که مرا کشتي گريه تو سودي ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردي مبتلا کند و به روزگاري بيفتي که نتواني از آن نجات بيابي . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهاي ديگري هم نقل شده است .

زنان و فرزندان حضرت جواد (ع )

زن حضرت جواد (ع ) ام الفضل دختر مأمون بود . حضرت جواد (ع ) از ام الفضل فرزندي نداشت .
حضرت امام محمد تقي زوجه ديگري مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربيه داشته است .
فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند بدين شرح :

1 - حضرت ابوالحسن امام علي النقي ( هادي )
2 - ابواحمد موسي مبرقع
3 - ابواحمد حسين
4 - ابوموسي عمران
5 - فاطمه
6- خديجه
7- ام کلثوم
8- حکيمه حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگاني کوتاه و عمري سراسر رنج و مظلوميت داشت .

بدخواهان نگذاشتند اين مشعل نوراني نورافشاني کند . امام نهم ما در آخر ماه ذيقعده سال 220ه . به سراي جاويدان شتافت . قبر مطهرش در کاظميه يا کاظمين است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسي بن جعفر (ع ) زيارتگاه شيعيان و دوستداران است .
برگرفته از سایت:موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرج شریف

برای همسرتان مادر نباشید

شاید برایتان پیش آمده است که دوست دارید بدانید آیا شوهرتان شما را دوست دارد؟ آیا دوست دارید در نظر او زیبا، جالب، باهوش و مهربان جلوه کنید تا عاشقتان شود؟ اگر این طور است، باید روی مسایلی تمرکز کنید که مردها بسیار دوست دارند.
پارسینه: عشق علاوه بر اینکه کاملا قلبی و احساسی است، دلیل منطقی نیز می طلبد. برای عاشق بودن علاوه بر خوب بودن، باید درک بالایی هم داشته باشید تا نیازهای معشوق را تشخیص دهید و در زمان مناسب به آنها رسیدگی کنید. عشق مراقبت می خواهد. اما هستند کارهای ساده ای که باعث ایجاد علاقه در دل طرف مقابل می شوند .

هرگز به مردان بیش از آنچه آنها به شما توجه می کنند، توجه نکنید

برای اینکه بتوانید عشق و محبت شوهررا برای همیشه برای خود داشته باشید مستلزم این است که شما هم از او عشق دریافت کنید. بسیاری از زنان تصور می کنند هر چه بیشتر به یک مرد توجه کنند و نیازهای کوچک و بزرگ او را برآورده کنند، بیشتر در دل او جای خواهند داشت. از آنجا که این کار را بیشتر جامعه زنان در دنیا انجام می دهند، زنان تصور می کنند این مسیر درست است و تخت‌گاز به سمت انتهایی که نمی دانند چیست می تازند. اما هر چه بیشتر در عمق این روش می روند، بیشتر آسیب‌پذیر می شوند و کمتر عشق دریافت می کنند.

مردها وقتی بیشتر از آنچه به شما می دهند از شما دریافت کنند، دلزده می شوند. خاموش می شوند و ممکن است روش رفتاری خود را تغییر دهند.

هنگامی که یک مرد دایما با حجم زیادی توجه، نگرانی، کادو، علاقه، قربان‌صدقه، آماده بودن غذا و تمیز بودن خانه و …. مواجه می شود احساسش به شما عوض خواهد شد. او شما را همچون مادری می بیند که دایما مراقب فرزند خود است تا چیزی کم نداشته باشد. این همه توجه و زحمتی که شما می کشید هرگز به چشمش نخواهد آمد و نمی تواند برای آنها به شما عشق بیشتری بدهد.

برخلاف تصور زنان، توجهات بیش از اندازه نه تنها باعث افزایش علاقه مردان به زنان نمی شود که درست برعکس، احساسات عاشقانه آنها را از بین می برد. مردها به واسطه قوی تر دانستن خود بیشتر دوست دارند دهنده باشند تا گیرنده. آنها می خواهند آنها باشند که نیازهای زن را تامین می کنند. وقتی زن همه کار را انجام دهد، مردها نقش خود را بسیار کمرنگ می بینند و تصور می کنند آن جذبه مردانه را ندارند و این باعث می شود تا زنی که این حس را در آنها به وجود آورده است را دوست نداشته باشند.

بیشتر زنان وقتی وارد رابطه زناشویی با مرد دلخواه خود می شوند، همه فکر و احساس خود را برای او سرمایه گذاری می کنند. واز خود همه جور خرج می کنند وبعد از مدتی همسر را دلزده وخود نیز میبرند وکم کم زندگی سرد وبی روح را تجربه می کنند .

در یک کلام برای همسرتان مادر نباشید .
برگرفته از سایت:پارسینه

اگر می خوای نگران نباشی ! اینو بخون !

فقط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه سالمی یا مریضی.
اگر سالم هستی، دیگه چیزی نمونده که نگرانش باشی؛ اما اگه مریضی، فقط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه دست آخر خوب می شی یا می میری.
اگه خوب شدی که دیگه چیزی برای نگرانی باقی نمی مونه؛ اما اگه بمیری، دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه به بهشت بری یا به جهنم.
اگر به بهشت بری، چیزی برای نگرانی وجود نداره؛ ولی اگه به جهنم بری، اون قدر مشغول احوالپرسی با دوستان قدیمی می شی که وقتی برای نگرانی نداری!